هيچ كاري مكن , و كاري بكن
هيچ كاري نكن .... و كاري بكن ........ اما فقط بدان كه كاري نميتوان كرد . از عاجز بودن خودت آگاه شو .
حالا .................... جهشي صورت خواهد گرفت ............ او ( خدا ) ، همه كار خواهد كرد .
تو ................... از سر راه مشيت او كنار بايست .
*************************************
مگر نه اشتياق به كل ، ذاتي همه اشياء است . اما فقط در انسان ، اين اشتياق به آگاهي ميرسد .
انسان ، نفس بي قراري . شتاب . عجله و بي تابي ست .
و قرار و آرامش و طمانينه و وقار ............ در كل ا ست .
***************************************
درك و فهم اين كل ، وقتي به دست مي آيد كه انسان ، نسبت به عجز خويشتن آگاه گردد .
با فكر كردن در باره ديگران ، وقت خودرا تلف نكن . فقط به خود واقعي خودت ، فكر كن .
و.................. مراقبه شو ... خود و خودخواهي خود را به بي خودي و تسليم بسپار .
وسيله اي شو ، در اختيار آن ناشناخته ................... كه خداست .
****************************************
ذهن ... بسيار فريب كارست . و نمي تواند بدون نزاع به موجوديت خود ادامه دهد .
ذهن از نزاع و مخاصمه و در گير بودن نيرو ميگيرد ... حتي جنگ ما عليه نزاع نيز نزاع ا ست .
حتي تلاش براي بيرون رفتن از ذهنيت نيز ، ذهني ست .
خاموش . منفعل و آگاه و تمام باش ........ تا به هماهنگي با جهان برسي . در بي ذهني كامل .
در حالت بي عملي مطلق ... مراقبه تا اعماق وجودت رسوخ ميكند .
تا جائي كه مراقبه كننده هم محو ميشود و مراقبه واقعي تحقق مي يابد .
*****************************************
مولانا :
گفتي اسرار در ميان آور ............................ كو ميان ، اندرين ميان كه ... منم ؟ !
فقط خدا وجود دارد .... بهمين دليل يافتنش اينهمه دشوار ست . زيرا خدا در همه جا و همه چيزحضور داره ... از فرط پيدائي ، ناپيدا مي نمايد .
***************************************************************
صياد خدا .. خود پيشاپيش ، صيد خدا ست .
بنابراين اثبات يا جستجوي خدا ... بي نتيجه است . درنگ كن ! ببين ! فهم كن ! درياب !
صورت ها ....... حجاب اند .... فهم كن كه صورت ها ..... ماسك هاي با لما سكه جشن ظهور اند .
انسان ... با فريب ديگران ، مي آغا زد و با فريب خود ، تمام ميكند .
دل بستن ها .......... و جدائي ها ......... مدام و مدام اند ... زيرا ما اسير صورت ها مانده ايم .
و از پشت صحنه و باطن چهره ها غافليم ....
*****************************************
لبيك . اللهم لبيك ! آري خدا ... آري خدا .. ! هميشه آري !
به صورت ها .... سيرت ها .... اگر از تو ، ياري خواستند . آري . آري . آري بگو.
اين خداست كه قرض الحسنه از تو ميخواهد ... اما در صورت يگ همسايه !
من ذاالذي يقرض الله قرضا حسنا .... فيضاعفه / ... و ..... و ..... و ..... و ..... ووووووووووو!
اين خداست كه از تو عيادت ميطلبد . ولي در صورت يك همسايه بيمار
خدا . همواره در هر لحظه ، حاضر است و عالم .... محضر اوست .
************************************
نه گفتن ... نفس است . با آري گفتن ... نفس را نه گفته اي ... ولي بدان كه همه صورت ها ، محدود اند .. چون صورتمند هستند ، محدود اند . اما وجود ، نا محدود است .
زيرا خدا بي صورت است و بي صورت ، نا محدود است . و ناديدني و نا فهميدني !
خدا ، هستي ست و هستي بخش هستي و بالاتر والاتر از وهم و پندار ما ، گرچه داراي همه اشكال و صورت ها ست
ولي در كل بي كرانه خود ، و در ذات غيب الغيوب خود ، بي صورت و بي شكل است .
زيرا ، خدا قادر است كه در همه صورت هاي بي تكرار و همه اشكال منحصر بفرد ، تجلي كند . و هم علي كل شيئي قدير
بنابراين شادمانه زيستن و خلاقيت انسان ، مستلزم نظر گاه مثبت و آري گوبه همه مظاهر ست .
باز باشيم ... جاري شويم ... راهي نا شناخته ها ... باز و حساس ، مثبت اما بي پيرايه !
***************************************
ومراقبه ... درمانگري روان است
و نماز ، يك مراقبه است . مراقبه اي كه ريشه در سنت رسول (ص) دارد و بزرگترين مراقبه !
اگر از خود خالي شوم و در كلمات نماز ، آگاهانه محو گرديم .. و اين يعني حضور قلب داشتن در نماز !
*********************************************************