شرايط خوب اند ؟ ........ شرايط بد اند ؟
********************************
با خودت نجنگ ! چنين جنگي بيهوده است و درآن پيروزي نيست .
جنگ با خود ، يعني خود كشي تدريجي و فرسودن دائم خويشتن .
خود را همانگونه كه شاكله و جوديت را ريخته اند ، قبول كن .............. چاره اي نداري ! قل كل يعمل علي شاكلته
با خرسندي ، خودت را بپذير .... هر چه هستي ، خوبه كه هستي ! زيرا هر چه هستي ، از خدائي .!
خود را بشناس و جستجو كن و پرده از روي توانائي هاي ناپيداي خود برگير !
شرايط را ميتوان تغيير داد ................ حافظ ميفرمود : چرخ بر هم زنم .... ار غير مرادم گردد .
صبور باش . بردباري كن و تماميت خودرا حفظ نكن . اجازه نده كه شرايط بد ، شخصيت ترا پاره پاره كند .
چرا ؟ چون زندگي و هستي و خدا ............. يکپارچه هستند . و تقسيم ناپذير
***********************************************
زندگي ........... دم خداوند در مخلوق است / و تمامت اقليم وجود ..... وحده لا شريك له
زمان ... گذشته ... حال ... آينده ... مكان ... اين جا ... آن جا ... ناكجا / همه ساخته ذهن ماست .
و... واقعيت ندارند . فقط لحظه حال ... زندگي ... هستي ... حيات .... و در يك كلمه خداوند /وجود دارد كه حي مطلق است .
پرتو ها ..... رنگ ها ... نقش ها .... تضادها ... همگوني ها .... همه از يك حقيقت ، نشان دارند .
خدا .... واحد كثير است / اما كثرت ها ، نا پايدار اند و قيوم و حي / برپادارنده لحظه به لحظه كثرت ها ست و........ واحد است
بقول شريعتي : يك
.........................................................................................................
جلوش صفر .... تا بي نهايت !
او .......................... يكي است ..... اما در صورت هاي گوناگون و متضاد ...... جلوه ميكند . هو الظاهر
ما ... زندگي را زندگي نميكنيم ............................بلكه از زندگي ، غافليم و به همين دليل افسرده و ملول مي شويم .
امروز ... زندگي كن ... همين حالا ... همين جا .... راضي ... قانع ... شاكر .... شاد .... قدر دان زندگي و خدا !
خدا را همين حالا بخوان. با تمام وجود اورا بخوان.. خداوند در همين لحظه با تو هست و به تو جواب خواهد داد
ادعوني ... استجب لكم
زندگي راز است و خداوند راز زندگي است.
*********************************************************