با ما ...................... زندگي كنيد .... زندگي كنيد !
*************************
مقاله اول :
اکنون ، لحظه حال ، د م ............... امروز . وقت ، الآن
رهائی از ذهنیت های گذشته ........................... بی ذهنی
دم غنیمتی ...................................................فرصت شمار ، امروز را
کن ابن زمانک ....................................توصيه امام امیرالمومنین علی
ابن الوقت شدن ................................................. عرفان اسلامی
بر نیامده تکیه نکنیم ........................................... شاید نیامد .
دم غنیمتی ...................................................فرصت شمار ، امروز را
کن ابن زمانک ....................................توصيه امام امیرالمومنین علی
ابن الوقت شدن ................................................. عرفان اسلامی
بر نیامده تکیه نکنیم ........................................... شاید نیامد .
برای من ، گذشته اهمیتی ندارد و به ندرت ، در باره آن می اندیشم
حقیقت ، فقط در لحظه حال تجربه می شود و حقیقت معنوی ، یکی است
گرچه در صورت ها و بیان های گوناگون کشف می شود
لازم نیست بد نبال حقیقت در جائی بگرد.ید
حقیقت ، در ژرفای وجود شماست
*********************************************************
گدائی ، سی سال در کنار جاده ای ، کاسه خودرا به سوی مردم می گرفت
روزی غریبه ای ، از او پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟
گدا گفت : یک صندوق ، که تا یادم می آید روی همین نشسته ام
غریبه پرسید : آیا تا کنون داخل صندوق را دیده ای ؟
گدا جواب داد : نه ، برای چه باید داخلش را ببینم ؟
غریبه گفت : نگاهی به درون صندوق بینداز .
گدا کنجکاو شد ... و سعی کرد درب صندوق کهنه را باز کند .
ناگهان با حیرت و شادمانی مشاهده کرد که درون صندوقش ، پر از جواهره .
*****************
ما ، گنجی در درون خویش داریم که از آن غافلیم . حقیقت ما ، گنج درون ماست
نفخه الهی حیات / هو الحي ......... و نفخت فيه من روحي
درک حالت طبیعی احساس یگانگی من با هستی / وحد ت وجود
حقیقت درون ، حقیقتی اندازه ناپذیر و جاودانه است
حقیقتی که هم ، من هستم و هم چیزی فراتر و بزرگ تر از من وجوددارد که من – هستی خودرا از آن حقیقت ، دارم
حقیقتی که ورای نام ها و صورت ها و وهم هاست . حقیقت الحقایق
حقیقتی که ارتباط من با بی نهایت هستی های هستی است
******************************************************
نفخه الهی حیات / هو الحي ......... و نفخت فيه من روحي
درک حالت طبیعی احساس یگانگی من با هستی / وحد ت وجود
حقیقت درون ، حقیقتی اندازه ناپذیر و جاودانه است
حقیقتی که هم ، من هستم و هم چیزی فراتر و بزرگ تر از من وجوددارد که من – هستی خودرا از آن حقیقت ، دارم
حقیقتی که ورای نام ها و صورت ها و وهم هاست . حقیقت الحقایق
حقیقتی که ارتباط من با بی نهایت هستی های هستی است
******************************************************
لحظه حا ل ............................. اکنون .... يك
شبستری ، ذهنیت انسان را در گلشن راز تبیین میکند :
هرچه منظور عقل و دیده بود عقل داند ، که آفریده بود .
صورت ذهنی ، آفریده نوست زانکه محدود فهم ودیده ی توست
کرده مخلوق خویش نام ، الله تا کی ؟ ای بت پرست ، ای گمراه
بله ........... هستی ، ذات ما هست ولی هیچکس نمیتواند هستی را در انحصار خود بیاورد و ذهنیت خود ساخته را هستی پندارد .
بزرگترین مانع برای تجربه حقیقت ، یکی پنداشتن خود و ذهن است
چرا که ما بدون واسطه ، با هستی در ارتباط لحظه به لحظه هستیم .
هستی ما ، حضور ماست . همین الآن
اکنون ، با حضور وبدون ذهنیت ، میتوان از واژه هستی به تجربه هستی رسید .
بله ، یکی دانستن خود و ذهن ، حجابی است که ما را از ذات خویش دور میکند .
ذهن یا نفس خودبین ، مرا از خود و از دیگران و از طبیعت و از خدا، دورمیکند
توهم اینکه من ، هستم و از دیگران جدا هستم .
بله ، در سطح ظواهر ، همه چیزها و همه صورت ها ، ازهم جداهستند ولی در واقع ، ما با همه چیز و همه کس ، وحدت ارگانیک داریم .
ذهن یا نفس ، اگر از آن درست استفاده شود و در خدمت انسان باشد ، ابزاری است مفید وعالی
اما اگرانسان باور کند که عین ذهن و نفس خویش است ، این ابزار بر او فرمان خواهد راند و ............ این باور توهمی بیش نیست . بله .ذهن ، خود دروغینه
خبر خوش این است که ما میتوانیم از اسارت ذهن و ذهنیت خود ، رها شویم .
فقط در لحظه حال ، حضور یاب .
***************************************
حتی اگر لحظه حال را با چشم های گذشته ببینیم
بازهم ، امور را تماما تحریف شده مشاهده میکنیم
زیرا بازهم ذهن ، گذشته از دست رفته را به جای لحظه حال ، فریبکارانه تصویر میکند . گذشته ای را که دیگر نیست
بااین کار ، لحظه حال را هم از دست میدهیم .
وقتی موفق شوی که بی ذهنی را تمرین کنی ، کم کم همه چیز را همانگونه که هست ، مشاهده خواهی کرد .
در درون تو ، احساسی از سکون و آرامش به وجود می آید
و این احساس ، آغاز حالت طبیعی یگانگی تو با هستی است .
با تمرین بی ذهنی و حضور در لحظه حال ، تدریجا احساس سکون و آرامش تو ، ژرف تر خواهد شد .